برچسب: قصه، گیلاکو، شیوا، پاورقی

شیوا قسمت هفدهم

قسمت هجدهم در قسمت قبل خوانديم شيوا و پارسا تمصيم گرفتند نامزديشان را به هم بزنند. اين بود كه شيوا بعد از مقدمه‌چينی تصميمش را با پدرش در ميان گذاشت و همان‌طور كه برايش قابل پيش‌بينی بود با مخالفت جدی پدر مواجه شد. ادامه داستان: طوفان وقتی شروع شد كه اكرم خانم از ماجرا خبردار… ادامه مطلب

شیوا، قسمت چهاردهم

در قسمت گذشته خوانديد شبی كه شيوا همراه دختردايی و پسردايی‌اش به نمايش رفته بودند به طور اتفاقی با مهيار يكي از دوستان قديمی شهاب برخورد كردند. مهيار كه از ديدن شيوا به هيجان آمده بود آن شب توجهی خاص به او نشان داد و در پايان شب، وقت خداحافظی از شيوا خواست تا باز… ادامه مطلب