غذا بخش مهمی از فرهنگ است، آن قدر که یکی از اولین چیزهایی که در سفرهایمان میخواهیم امتحان کنیم و جزو خاطراتمان میشود غذاهای محلی آن منطقه است. غذا در فیلمهای سینمای ایران هم حضور پررنگی داشته. بسیاری از دیالوگهای کلیدی و صحنههای بیادماندنی در صحنه سفره و غذا خوردن اتفاق میافتد. خوردنیها، بازارها، نحوه غذا خوردن و آداب خوراکیها، هر کدام به عنوان نمادهای فرهنگی نقشی بسیار مهمتر از یک صحنه معمولی در فیلمها داشتهاند.
مثلا چه کسی میتواند دلشوره آمیخته به طنز صحنه دورهمی فیلم “اجارهنشینها” را فراموش کند؟ یا با دیدن سفرهی رنگین گسترده “مهمان مامان” دلش برای آن مهربانی و صمیمیت تنگ نشود؟ یا با دیدن آشپزخانه پرجنب و جوش فیلم “ماهیها عاشق میشوند” دلش یک شکم سیر غذای شمالی نخواهد؟
تاریخ سینما از این فیلمهای خوشمزه کم ندارد. فیلمهایی که تماشاگر را گرسنه میکنند و صحبت از غذاهای داخل فیلم حتی بعد از تماشای آن هم ادامه پیدا میکند و تنها به تماشای فیلم ختم نمیشود.
در این یادداشت و به بهانهی روز ملی سینما مرور کوتاهی داریم بر چند فیلم ایرانی که در آنها غذا یا محور اصلی اتفاقات بوده یا بستری برای وقوع اتفاق اصلی
مهمان مامان
کارگردان: داریوش مهرجویی
داریوش مهرجویی در «مهمان مامان» هم مانند باقی فیلمها لحظههای زیادی دارد که میتواند گرسنهتان کند! مهرجویی از جمله کارگردانانی است که همیشه در فیلمهایش صحنههای خوشمزه زیادی داشته و اصلا استفاده او از غذا و سفرههای رنگین در فیلمها تبدیل به یکی از مولفههای سینماییاش شده. از شله زرد «لیلا» بگیرید تا سفره رنگین «مهمان مامان»
در این فیلم در تمام طول فیلم همه کاراکترها در حال مهیا کردن شرایطی هستند تا سفره آبرومندی جلوی مهمان مامان بیاندازند و محصول نهایی در حسن ختام فیلم تبدیل به یکی از خوشمزهترین سکانسهای فیلمهای ایرانی میشود که دهان تماشاگر را آب میاندازد.
ماهیها عاشق میشوند
کارگردان: علی رفیعی
مکان اصلی فیلم «ماهیها عاشق میشوند» رستورانی خانگی است که چند زن در کنار هم آن را اداره میکنند.
استفاده از مواد و خوراکیهای جذاب و نمایش مراحل پختن غذا بسیار هوسانگیز است.
«ماهیها عاشق میشوند» از آن دست فیلمهایی است که عموم تماشاگران با دیدنش گرسنه خواهند شد و دلشان یک پرس غذای محلی شمالی خواهد خواست.
مادر
کارگردان: علی حاتمی
غذا در این فیلم اگر چه موضوع اصلی فیلم نیست، اما صحنههای مربوط به آن مقدمه و بستری است برای اتفاقات اصلی فیلم. صحنهی غذا خوردن فرزندان سر سفره و رفتار پسران مادر (محمدعلی کشاورز و امین تارخ) که خبر از اختلافی قدیمی میدهد و صحنهی آماده کردن غذای مراسم ختم مادر با هماهنگی خودش، صحنهی به یادماندنی و تاثیرگذاری است از حضور مادر در فرهنگ ایرانی.
«مادر» هم مثل همهی فیلمهای حاتمی پر از دیالوگها و تصاویر ماندگار و درخشان است.
باشو
کارگردان: بهرام بیضایی
شاید بشود گفت «باشو» فیلمی است دربارهی جنگ، عشق و مادری. اما در این فیلم هم غذا و خوردنیها حلقهی اصلی زنجیرهی اتفاقات انسانی هستند. صحنههای غذا دادن مادر به فرزندانش و صحنههای مربوط به بازار گیلان از زیباترین صحنههایی است که محبت و عشق در آن موج میزند.
اجارهنشینها
کارگردان: داریوش مهرجویی
در این فیلم هم مهرجویی با چیدن سفرهای رنگین مقابل چشمهای بیننده، صحنهای فراهم میکند تا چندین پیام را به ایما و اشاره برساند. صحنههای غذا خوراندن مادر (حمیده خیرآبادی) به فرزند میانسالش (عزتالله انتظامی)، صحنهی ماندگار دورهمی همسایهها و کارگران ساختمانی و سکانس آماده کردن شام و گفتوگوهایی که رد و بدل میشود. صحنههایی فراموشنشدنی در تاریخ سینمای ایران هستند.