داستان برنج تا این جا رسید که گفتیم برنج دانه‌ی غذایی است که در جغرافیاهای خاص قابل کاشت و برداشت است. با این همه به خاطر خاصیت سیرکنندگی و این که حاوی انواع ویتامین‌ها و فواید غذایی است و همچنین قیمت مناسبش غذایی همه‌گیر است. نود درصد برنج دنیا در آسیا مصرف می‌شود اما شما در آمریکا و اروپا هم می‌توانید انواع غذاهایی را که از برنج یا فرآورده‌های آن تولید می‌شود، ببینید. برنج با انوع ادویه‌ها طعم‌دار می‌شود و به خاطر نرمی و رطوبتی که در خودش حفظ می‌کند، پایه‌ی بسیاری از غذاها، مانند انواع دلمه‌هاست. در ایران با برنج ته‌چین می‌پزند، برنج در ژاپن سوشی می‌شود، در اروپا برنج ماده اولیه روزیتو است، در آمریکا برنج پودینگ می‌شود و شیربرنج که دسری لذیذ است، در همه فرهنگ‌های غذایی با دستور طبخ یکسان اما با نام‌های مختلف وجود دارد.
برنج، به خصوص در کشورهای مهاجرپذیر که تنوع غذایی بیشتری دارند، خیلی زود جای خودش را سر سفره‌ها باز کرد. خلاصه این که این دانه‌ی غذایی گاه کوتاه و گرد، گاه بلند و کشیده، گاه سفید و گاه قهوه‌ای، گاه دودی و گاه شیرین، مثل یک بوم سفید است که هر فرهنگی رنگ و طعمی به آن اضافه کرده. جالب این‌جاست که برنج فقط خوراکی نیست. از ساقه‌ی برنج برای ساختن سبد و صندل و انواع کارهای دستی استفاده می‌کنند، حتا برای ساخت طولانی‌ترین و بزرگترین سازهٔ مهندسی جهان یعنی دیوار چین، از خمیر برنج و ملات آهک و ماسه استفاده شده. یعنی لابه‌لای آجرهای دیوار چین کته‌ی برنج بوده، آن سربازی که از بالای دیوار دیده‌بانی می‌داده از برنج تغذیه می‌کرده و در شالیزارهای وسیع پشت دیوار، کشاورزان چینی مشغول کاشت و برداشت برنج بودند. مارکوپولو وقتی به چین رسید با خوراک و شراب برنج پذیرایی شد.
قدمت برنج برمی‌گردد به تقریبا پانزده هزار سال پیش، این را از فسیل‌ سوسک‌هایی که از برنج تغذیه می‌کردند فهمیده‌اند. از همان ابتدای تاریخ کاشت برنج، این دانه‌ی خوراکی هم در دربار و هم در خانواده‌های معمولی و حتا سر سفره فقرا استفاده می‌شد. چرا که مردم عادی خودشان تولیدکننده بودند و این امکان را داشتند تا از محصول تولیدی خودشان استفاده کنند.
اما گفتیم برنج به خاطر نیازش به آب و آفتاب اوایل فقط در آسیا کشت می‌شد و رفته‌رفته با صنعتی شدن کشاورزی امکان تولید برنج در مناطق سردسیری اروپایی و آمریکایی هم به وجود آمد. اما قبل از آن چه طور برنج از جاهایی غیر از آسیا سردرآورد؟
از سال ۱۱۴ قبل از میلاد تا قرن ۱۵ میلادی جاده‌ای بود به نام جاده‌ی ابریشم که مجموعه‌ای از راه‌های به هم پیوسته بود که شرق و غرب و شمال و جنوب جهان را به هم مربوط می‌کرد. این راه بزرگترین شبکه‌ی بازرگانی جهان بود و برخلاف نامش فقط ابریشم نبود که در این مسیرها خرید و فروش می‌شد، بلکه هر کشوری بنا بر نیازمندی‌ها و تولیداتش اقلامی برای خرید و فروش داشت. با توجه به این که بخش اعظمی از آسیا و آفریقا هم در مسیر راه ابریشم بودند، طبیعی بود که برنج هم جزو کالاهای مهمی باشد که به وسیله‌ی تاجران کشورهای مختلف خرید و فروش شود و در واقع یکی از راه‌های رسیدن برنج به اروپا و بعد هم‌گیر شدنش همین جاده بود. جالب است بدانید جاده‌ی ابریشم از بخش مهمی از نوار شمالی ایران می‌گذشت. در واقع راه ابریشم در ایران از شهر گرگان عبور می‌کرد و به سمت گیلان می‌رفت و از آن سمت از ایران خارج می‌شد. برنج در این نقل‌وانتقالات گاهی مبنای تجارت کالا به کالا هم بود، به طور مثال برنج می‌دادند و ابریشم می‌گرفتند.
غیر از جاده‌ی ابریشم، تنگه‌ی مهمی نیز بین چین، مالزی و اندونزی وجود دارد به نام تنگه ملاکا، بعضی به این تنگه لقب راه ابریشم دریایی داده‌اند. از طریق این تنگه هم برنج خرید و فروش می‌شد.
تنگهٔ ملاکا از گذشته تا کنون یکی از مهم‌ترین گذرگاه‌های دریایی جهان است که در طول تاریخ گاه در کنترل اعراب بوده، گاهی تحت سیطره‌ی هلندی‌ها، گاهی پرتغالی‌ها و گاه بریتانیایی‌ها بر آن مسلط بودند، اما کسانی که همیشه و حتی تا چند دهه در سال ۲۰۰۰ میلادی بر آن حکمرانی می‌کردند دزدان دریایی بودند که در این تنگه کمین می‌کردند و بارهای کشتی‌های تجاری را مورد غارت و دستبرد قرار می‌‌دادند.

قسمت دوم داستان برنج را این جا تمام می‌کنیم و ادامه‌ی این حکایت طولانی را می‌گذاریم برای قسمت سوم که احتمالا قسمت آخر ماجرای برنج باشد.
در پایان باز هم یادآوری می‌کنیم که صفحه‌ی اینستاگرام و کانال تلگرامی گیلاکو فعال است، خوشحال می‌شویم اگر ما را آن جا هم‌ تعقیب کنید، خوش‌حال‌تر می‌شویم اگر نظرات خود را درباره مطالب صفحات گیلاکو، غذاهای سفره‌ی گیلاکو، فضای رستوران گیلاکو و تجربه‌تان از کافه گیلاکو با ما در میان بگذارید.


نشانی اینستاگرام:

https://instagram.com/gilaakoo?igshid=YmMyMTA2M2Y=
نشانی تلگرام

https://t.me/gilaakoo_ch